اونوره دو بالزاک نویسنده و ناشر مشهور فرانسویست که در بیستم می سال ۱۷۹۹ در شهر تور فرانسه متولد شد. بالزاک بهروایتی شاخصترین نویسنده سبک رئالیسم اجتماعیست. ژانری که بعدها مورد توجه نویسندگان چپگرا قرار گرفت. هرچند به روایت اسناد و مکتوبات بجا مانده از این نویسنده پرکار فرانسوی وی چندان رویکردی سیاسی نداشت و عمده دلیلش برای نگارش این سبک از رمان، آنهم در عصری که نوشتن رمانهای حجیم و باروکوار رواج داشت صرفا امرار معاش بود.
بالزاک که در یک خوانده متوسط بدنیا آمده بود در سن هشت سالگی به مدرسه شبانهروزی فرستاده شد. اما یکسال بعد به دلیل مهاجرت خانواده به پاریس مجبور به ترک موقت تحصیل شد. بالزاک در نهایت موفق شد در سال ۱۸۲۰ مدرک وکالت خود را دریافت کند.
پاریس در قرن نوزدهم و اوائل قرن بیستم شهری فریبنده بود. مگر میشد کمی و فقط کمی علاقه به هنر و ادبیات داشته باشی و آنوقت اسیر سحر این شهر فریبنده نشوی؟
در سالهایی که امثال زولا در گهواره بودند بالزاک زیر تاثیر و تحریک لور دو برنی بهغرقه شدن در ادبیات و نگارش و انتشار آثار کمفروغ و کمفروش پرداخت.
زولا در اوایل زندگی با آثار بالزاک نویسندهٔ شهیر فرانسوی و چرخهٔ کتابهای معروف او مشهور به کمدی انسانی کاملاً آگاه شده بود و این شناخت از بالزاک و آثارش تأثیر عمیقی بر زولا گذاشت و باعث شد که تصمیم بگیرد مجموعهٔ شخصی خودش را به عنوان یک چرخهٔ جداگانه تألیف نماید، از آنجایی که این کار زولا را نشات گرفته از اقدام بالزاک میدانستند در سال ۱۸۶۹ و طی مقالهای توضیح داد که تفاوت کار او با بالزاک در چه چیزی است، مشهور است که بالزاک نیز نظیر همینگوی برای نگارش هر کتاب، معشوقهای تازه اختیار میکرد. هرچند در تمام این سالها قهوه و قلم یاران وفادار وی بودند.
بالزاک در ابتدای راه تحت تأثیر سر والتر اسکات شروع به نوشتن رمانهای تاریخی کرد؛ رمانهایی که خود بعدها از آنها به عنوان «مزخرفات ادبی» یاد کرد. در این دوران سخت با زنی به نام لور دو برنی آشنا شد. این زن که بیش از بیست سال از او بزرگتر بود، در زندگی بالزاک نقش مادر و نیز معشوقه را ایفا کرد. وی از بالزاک حمایتهای مادی و معنوی فراوان کرد و محبتی را که بالزاک در دوران کودکی از آن محروم بود برای وی به همراه آورد.
اولین اثر قابل توجه بالزاک روانشناسی ازدواج در سال ۱۸۲۹ انتشار یافت. پس از نوشتن چند رمان عامه پسند و فکاهی و تلاش برای کسب درآمد از عرصه چاپ و نشر که به بدهی سنگینی برای او انجامید، انتشار رمان چرم ساغری در سال ۱۸۳۱ شهرت بیشتری برایش به ارمغان آورد.
بالزاک پس از آن بیشتر شبانهروز را به نوشتن میپرداخت و با توجه به اقبالی که آثارش یافته بود و خوشپوشی و خوشگفتاری اش مهمان خوش آمد سالنهای پاریس از جمله سالن دوشس دابرانتس بود. رمان زنان رهاشده به این زن تقدیم شدهاست.
بالزاک در طول زندگی خود با زنان متعددی رابطه عاشقانه برقرار کرد. تقریباً همه این زنان الهام بخش شخصیتهای مؤنث رمانهای بالزاک هستند. از میان آنها میتوان به لور دو برنی (مادام دو مورسوف در زنبق دره)، دوشس دو کستری (دوشس دولانژه در اثری به همین نام)، کارولین مربوتی (دینا دو بودره در رمان ”الهه ناحیه”)، و کنتس ژیدوبونی ویسکونتی (لیدی دادلی در رمان زنبق دره) اشاره کرد. بالزاک از رابطهاش با مری دو فرنه صاحب دختری به نام مری کارولین شد و از میان زنانی که دلبستهشان شد، با کنتس اولین هانسکا همسر اشراف زادهای لهستانی که املاک وسیعی در روسیه داشت، رابطه افلاطونی و مکاتبهای ۱۷ سالهای برقرار کرد. این نامهها تحت عنوان نامه به بیگانه انتشار یافتهاست. هرچند کنتس هانسکا پس از مرگ شوهرش در ۱۸۴۱ از ازدواج با او سر باززد، اما در ۱۸۵۰ زمانی که بالزاک سخت بیمار بود به ازدواج با او رضایت داد. چند ماه بعد بالزاک در پاریس درگذشت و در قبرستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
آثار بالزاک:
بالزاک نویسنده پرکاری بود و در سالهایی که بسیاری از مردم بجای مشاهده سریالهای بیسروته ترجیح میدادند رمان بخوانند این بخت با کتابخوانان یار بود که مترجمان کاربلدی چون بهآذین و توکل و سعید نفیسی بخش قابل توجهی از آثار وی را به فارسی ترجمه کنند.
بالزاک یکی از پرکارترین نویسندگان دنیاست. وی در طول عمر نسبتاً کوتاهش بیش از صد مقاله، رمان و نمایشنامه به رشته تحریر درآورد. تعدادی از داستانهای بالزاک به فارسی ترجمه شدهاند، از جمله:
- شوانها (۱۸۲۹) ترجمه شهرام زرندار، انتشارات فکر روز، مصطفی مفیدی
- گوبسک رباخوار (۱۸۳۰) ترجمه محمدجعفر پوینده، انتشارات فردا
- چرم ساغری (۱۸۳۱) ترجمه م. ا. بهآذین، انتشارات ناهید
- شاهکار گمنام (۱۸۳۱) ترجمه عبدالله توکل در کتاب سرهنگ شابر(مجموعه داستان)، انتشارات قطره
- سرهنگ شابر (۱۸۳۲) ترجمه عبدالله توکل در کتاب سرهنگ شابر(مجموعه داستان)
- اورژنی گرانده (۱۸۳۳) ترجمه عبدالله توکل، انتشارات ناهید
- عشق کیمیاگر (در جستجوی مطلق) (۱۸۳۴) ترجمه محمدمهدی پورکریم، انتشارات تیسفون
- مادام دولاشانتری (۱۸۳۴) ترجمه هژبر سنجرخانی، انتشارات نگاه
- دختر چشم طلایی (۱۸۳۵) ترجمه عنایتالله شکیباپور، انتشارات غزالی
- باباگوریو (۱۸۳۵) ترجمه ادوارد ژوزف، انتشارات علمی و فرهنگی و ققنوس
- زنبق دره (۱۸۳۶) ترجمه م. ا. بهآذین، انتشارات فردوس
- پیردختر (۱۸۳۶) ترجمه محمدجعفر پوینده، نشر چشمه
- سزار بیروتو (۱۸۳۷) ترجمه اردشیر نیک پور، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال ۱۳۴۳
- خاطرات یک کشیش دهکده (۱۸۳۹) ترجمه هوشیار رزم آزما، انتشارات جامی
- اورسولا میرو (۱۸۴۱) ترجمه روشن آغاخانی تحت عنوان اورسولا، انتشارات اکباتان
- گوسفند سیاه (۱۸۴۲) ترجمه سیروس نویدان تحت عنواندلشکسته، انتشارات کوشش
- زن سی ساله (۱۸۴۲) ترجمه ادوارد ژوزف، انتشارات جامی
- آرزوهای بربادرفته (۱۸۳۷–۱۸۴۳) ترجمه سعید نفیسی، انتشارات امیرکبیر؛ محمدجعفر پوینده، نشر نی؛ سیروس نویدان، انتشارات درنا
- دخترعمو بت (۱۸۴۶) ترجمه م. ا. بهآذین، انتشارات آسیا
- پسرعمو پونس (۱۸۴۷) ترجمه سیروس نویدان، انتشارات کوشش
- فرازونشیب زندگی بدکاران (۱۸۴۷)، ترجمه پرویز شهدی، انتشارات ققنوس
انتهای پیام/